جدول جو
جدول جو

معنی گیتی پژوه - جستجوی لغت در جدول جو

گیتی پژوه
پژوهندۀ گیتی، جهان جو، دنیاطلب
تصویری از گیتی پژوه
تصویر گیتی پژوه
فرهنگ فارسی عمید
گیتی پژوه
(حُ)
مرکب از: گیتی + پژوه، پسوند فاعلی. (از حاشیۀ برهان چ معین). دنیاطلب و طالب دنیا باشد چه گیتی به معنی دنیا و پژوه، طالب و خواهان و جویان باشد. (آنندراج) (برهان قاطع) (بهار عجم) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314). دنیاخواه. دنیادوست. خواهان دنیا، کنایه از پادشاه باشد. (برهان قاطع) :
همه کار شاهان گیتی پژوه
ز رای وزیران پذیرد شکوه.
نظامی.
بسا پادشاهان گیتی پژوه
کزین کار گشتند آخر ستوه.
نظامی (آنندراج) (بهار عجم) (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) (ارمغان آصفی)
لغت نامه دهخدا
گیتی پژوه
طالب دنیا دنیا طلب خواستار جهان، پادشاه
تصویری از گیتی پژوه
تصویر گیتی پژوه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گیتی پناه
تصویر گیتی پناه
پناه دهندۀ جهان، کنایه از پادشاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیتی پرور
تصویر گیتی پرور
آنکه جهان را نظم و پرورش دهد
کنایه از آفتاب، اسطرلاب چهارم، خایه زرّین، طاووس فلک، طاووس مشرق خرام، چتر زرّین، چتر روز، خایه زر، چراغ سحر، چتر زر، طاس زر، طاووس آتش پر، سپر آتشین، طرف دار انجم، غزاله، چراغ روز، چتر نور
فرهنگ فارسی عمید
(پِ / پَ)
عمل گیتی پژوه. دنیاطلبی:
به گیتی پژوهی چه یابیم دیر
که دودیست بالا و گردی است زیر.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(حَ اَ)
نکوه مطابق نسخ کهن سال به ضم اول اینجا به معنی سرکوبی و غلبه است نه سرزنش ولی در فرهنگها نیامده. (حاشیۀ شرفنامه چ وحید ص 93) :
همه کار شاهان گیتی نکوه
ز رای وزیران پذیرد شکوه.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(گُ)
گروه و جمعیت که در گیتی بود، کنایه از آدمیان باشد. (از مؤید الفضلا) (بهار عجم) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
پناه دهنده گیتی. ملجاء دنیا که کنایه از خداوند باشد:
ببر این همه هدیه ها پیش شاه
بگویش ز دادار گیتی پناه.
فردوسی.
پس از نام یزدان گیتی پناه
طراز سخن بست بر نام شاه.
نظامی.
که چون من به نیروی گیتی پناه
به گردون گردان رسانم کلاه.
نظامی.
سپاس از خداوند گیتی پناه
که بیش است از این قصه انصاف شاه.
نظامی.
، از اوصافی است که پادشاهان را بدان ستایند. (از ارمغان آصفی) :
قباد و چو کشواد زرین کلاه
بسی نامداران گیتی پناه.
فردوسی.
نبوده همچو او گیتی پناهی. (از حبیب السیر جزو4ج 3 ص 322)
لغت نامه دهخدا
(سَ کَ دَ)
طلب دنیا کردن. دنبال دنیا و جاه رفتن. رجوع به گیتی پژوه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گیتی پژوهی
تصویر گیتی پژوهی
دنیا طلبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیتی پرور
تصویر گیتی پرور
آنکه گیتی را بپروراند کسی که جهان را تنظیم نماید، آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
کوبنده و غلبه کننده بر جهان: همه کارشاهان گیتی نکوه زرای وزیران پذیرد شکوه. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیتی گروه
تصویر گیتی گروه
خلق جهان مخلوقات، آدمیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیتی پناه
تصویر گیتی پناه
پناه دهنده جهان ملجا دنیا، خدا، شاه
فرهنگ لغت هوشیار